ديروز نيمساعتي با يه ديوونه حرف زدم. يه ديوونه واقعي واقعي.
من نشستم و با عزت و احترام ازش تعريف كردم.
ديوونههه هم با عزت و احترام از من تعريف ميكرد.
آخراي صحبتمون اون داشت از ته دل مي خنديد.
من هم داشتم از ته دل ميخنديدم.
حال هر دومون بس خوش بود.
Labels: خودماني