زنوركو [برنده نوبل ادبيات]: هنوز كه شروع نكرديم. كتابهامو دوست داريد؟
لارسن [خبرنگار]: (در حاليكه ضبط صوتش را به كار مياندازد) نميدونم.
زنوركو: ببخشيد؟
لارسن: يك كم مثل خداست.
زنوركو: (عصبي) منظورتون چيه؟
لارسن: درباره خدا هم مدتها قبل از اينكه واقعا صادقانه در موردش كوچكترين سوالي از خودتون بكنين، خيلي چيزها ميشنويد. و از اون به بعد، وقتي شروع ميكنيد دربارهاش فكر كنيد قبلا تحت تاثير حرفهايي كه شنيديد قرار گرفتهايد... ابهتش شما را گرفته...
« اريك امانوئل اشميت، نواي اسرار آميز،نشر قطره، ۱۳۸۵»
پ ن: همينقدر ميگم كه داستان در مورد عشق و دلباختگيئه و به اندازه خرده جنايتهاي زناشوهري غافلگير كننده.
Labels: با اينها زندهام
من البته این کتاب را نخوانده ام فقط تعریفش را از دوستان شنیده ام به نظرم بهترین کار اشمیت همان خرده جنایتهای زن و شوهری بود. اسکار و بانوی گلی پوش را دوست نداشتم زیادی شعار میداد و مدام می خواست ایدئولوژی نویسنده اش رابه زور توی ذهن خواننده فرو کند. خدا کند این یکی هم به خوبی خرده جنایتهای زن و شوهری باشد