ساعت از 12 گذشته و من با روزگار ناله و مخ هنگ كرده نشستهام به نوشتن آخرين سري مداركي كه قرار بوده طي يك سال گذشته تكميل بشه و مونده براي شب آخر.
آقاي بازرس محترم كه 7-8 ساعتي توي ترمينال فرودگاه مونده معطل تعيين تكليف پرواز زنگ ميزنه و برنامه مميزي فردا رو كنسل ميكنه.
و من تنها به ذوق آپ كردن وبلاگمه كه همون جا زونكن مدارك رو نميذارم زير سرم تا بخوابم!
پ ن1: برف تهران اگه واسه هيشكي آب نداشت واسه ما نون داشت.
پ ن2: هنوز زوده كه به اين فكر كنم كه اين قصه قراره من رو كه در 3 هفته گذشته هيچ 3 شب متوالي رو تو يه شهر سر نكردهام 2 هفته ديگه آواره كنه.
Labels: خودماني