Friday, November 07, 2008
دعوت به مراسم گردن‌زني
هواي اين روزهاي طبس بهاري است.
هواي دل من هم.
صبح‌ها، فارغ از دنيا و مافيها، پا مي‌گذارم بر ركاب دوچرخه‌ام و مي‌روم به كشف و مشاهده شهري كه سال‌ها از آن دور بوده‌ام.
ديدن پيرزن‌هايي كه هنوز رسم آب و جارو كردن جلو درب خانه‌شان را فراموش نكرده‌اند.
بوييدن بوي نان تازه و خاك نم كشيد،
شنيدن صداي همايون كه قيژك كولي‌اش را مي‌خواند،
و پرواز در آسماني كه ابرها دارند سرخي آخرين قطرات خون شب را به پاي خورشيد مي‌ريزند.
اين روزها به همين‌ها زنده‌ام.

Labels:

محمد . ساعت:7:42 PM .
0 يادداشت:

Post a Comment
<< خانه